اولین قدمهای تو
چهارم مهر روزی بود که بالاخره ترس از راه رفتن رو گذاشتی کنار و شروع کردی به راه رفتن و دل مامان رو شاد کردی... قربونت برم پسر کوچولوی من فدای اون پاهای ضعیفت برم که لرزون لرزون قدم می گذاشتی و به سمتم اومدی.... تا بهم رسیدی از خوشحالی جیغ زدی و پریدی بغلم....
مرد شدی دیگه اقای من.... نریمان گلم امیدوارم همیشه قدمهات استوار باشه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی